مهرزادمهرزاد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

مهرزاد کوچولوی ما

شیرین کاریهای شیرینم

عزیزم امروز شما دقیقا 14 ماه ونیمه هستی ومن روزی هزار بار خدا رو شکر می کنم که تو رو دارمو به خودم به خاطر داشتن تو می بالم وفکر می کنم بزرگترین چیزی که خدا تا به امروز بهم  داده وجود شماست. هزار بار دوست دارم ،عاشقتم .با هر خنده ات شاد میشم وبرای همه اونایی که از این نعمت محروم ان دعا می کنم.شما روز به روز داری چیزای جدید تری یاد می گیری وبا کارات دل نه تنها من بلکه هر کسی که می بینت می بری. . حالا میخوام چند تا از شیرین کاریاو کلمه هایی که میگی رو البته تا جایی که الان یادمه بگم.بیه یعنی بله رو می گی مثلا وقتی برات شعر عمو زنجیر باف می خونم بعد از من می گی بیه.یا با طرف مقابلت دست میدی وسرت رو بالا وپایین می بری ومی گی یایا یعنی ...
6 دی 1391

بازم جیگرم سرما خورد

داستان از اینجا شروع شد که مامانی دلش برای بابا بزرگ یعنی بابا بزرگ من تنگ میشه ووقتی می فهمه که بد جوری سر ما خورده میره عیادت وبعد خودش سرما می خوره وبعد هم شما وبعدش من وروزبه وشنبه 25 آذر بود که بردمت دکتروبازم داروهای تکرای دفعه قبل .دیگه فکرشئ بکن هر سه تاییمون مریض ومنم که باید از شما گرستاری می کردم خیلی سخت بود البته ناراحتی وسرفه های تو رو که می دیدم از همه چی سختتر بود وبینی ت کیپ می شد وشبا نمی تونستی شیر بخوری وگریه می کردی و دوباره از غذا افتادی ومن هی حرص می خوردم که شما بازم ضعیف می شی .به خدا خیلی مراقبم که سر ما نخوری ولی هوا سرد شده وآلودگی هوا هم که این روززا بیداد می کنه ومدارس  رو تعطیل کرده بودن.کاریش نمیشه کرد ای...
6 دی 1391

حادثه خبر نمیکند!!!

چهارشنبه هفته پیش بود که من وشما خونه تنها بودیم ،تصمیم گرفتم با هم بریم حموم.از اون جایی که هر دومون تازه سرما خوردگیمون بهتر شده بود سعی کردم زیر در حموم رو بپوشونم تا باد سردی به شما نخوره وآب گرم هم دایم باز بود . هر دومون رو شستم ورفتیم بیرون سریع لباس برات پوشوندم وبا سشوار موهات خشک کردم وبعد شیر بهت دادم وشما خوابیدی ولی بعدش وقتی داشتم ناهار می خوردم کم کم سر درد گرفتم .یواش یواش حالم بدتر شد تا به گلاب به روتون  هم رسید .که زنگ زدم باابیی از سر کار اومد ومامانی ودایی مهدی هم اومدن وبعد در مانگاه وامپول وسرم واینا .خدا خیلی بهمون رحم کرد که شما چیزیت نشد.تا روز بعدش هم یه جورایی ضعیف شده بودم ولی الان خیلی خوبم عزیزم ولی دیگه م...
6 دی 1391
1